هزاران زن مثل من
هزاران زن مثل من

هزاران زن مثل من

خانوادگی

ثبت نام بچه ها

سلام دوستان خوبم این روزها ثبت نام بچه ها فکرم مشغول کرده با چند مدرسه تماس گرفتم شیرین عسل میره اول دبیرستان این مجتمع که میره چسبیده به خونه فعلی مون از این نظر خیلی خوبه مشکل رفت و امد نداره ولی  از نظر کادر اموزشی زیاد قوی نیست امسال که براش معلم گرفتم وضع درسش نسبتا خوب شد مثلا عربی که میگفت اصلا یاد نمیگیرم شد 19 متاسفانه مدارس  خیلی خوب ازمون ورودی خیلی سخت دارن نهایتا هم بچه ها اینقدر تحت فشار قرار میگیرن که بعضا از درس خوندن زده میشن یا کارشون میشه از صبح تا شب درس خوندان ،  سیستم امورشی هم طوری که علاوه بر مدرسه اگر کارد خوبی داشته باشه تو خونه هم بچه باید ساعتها کار کنه تا جزوشاگردان  قوی بشن به هرحال باید این چند روزه تصمیم بگیرم و ثبت نام کنم امروز خوندم تا 15 باید ثبت نام کنیم گنج زندگی هم میگه میخوام برگردم مدرسه قبلی ام یعنی همین مجتمع چسبیده به خونه نمیدونم باید چکار کنم حالا سه شنبه باید مدرسه ایی که میره بریم برای مشاوره ببینم نتیجه چی میشه امسال اینقدر زحمت کشیدم صبح ها بردمش اون نتیجه ایی که میخواستم نگرفتم البته این بچه از نظر روحی خیلی صدمه خورده بقول مدیر مدرسه قبلی شون همینکه ترک تحصیل نکرد باید خدا رو شکر کنم 28 خرداد هم تولدش بود که گفت نمیخوام تولد بگیری من هم یک کیک کوچک خریدم خودمون 3 تا بودیم مقداری هم پول بهش کادو دادم روز جمعه هم تولد خواهر زاده ام بود و من بخاطر  هر دوتاشون رستوارن رزو کردم ناهار رفتیم بیرون البته پسرم با پسر عموش رفت دوچرخه اش که ماه محرم پیش تصادف کرده بود و خراب بود درست کنه فعلا هم خونه عموشه  فعلا دیگه خبر خاصی نیست

نظرات 11 + ارسال نظر
ساراازکرمانشاه یکشنبه 2 تیر 1392 ساعت 15:04 http://dokhtarechagh.mihanblog.com

سلام .ازخودت چه خبر؟ازحال خودت بگوبرام منتظرم خانم گل

سلام سارای گلم کلا سعی میکنم خوب باشم همین کاری که جمعه کردم میخوام از این به بعد پنج شنبه ها باخواهر ها قرار بذارم غذای ساده درست کنیم بریم بیرون

ن دوشنبه 3 تیر 1392 ساعت 15:57

در دوران دبیرستان جز شاگردان ضعیف بودم به طوری که یک سال هم رد شدم
درست یادم نیست به چه علت مدرسه را عوض کردیم وارد مدرسه جدید که شدم مدیر مدرسه بسیار با بچه ها با احترام رفتار می کرد و همه را با اسم فامیل و کلمه ی آقا صدا می کرد آنقدر من از جو آن مدرسه و احترامی که برایم قائل بودند خوشم می آمد که همان سال جز ء شاگردان ممتاز آن مدرسه شدم به طوری که عکسم نیز در روزنامه چاپ شد
منظور من از نوشتن این خاطره این بود که محیط مدرسه و رفتار پرسنل چقدر تاثیر مثبت در آموزش دارد

سلام واقعا خاطره خوبی نوشتید محیط مدرسه و مسئولین ان در ایجاد علاقه و انگیزه دانش اموزان خیلی موثراند ولی متاسفانه الان طوری شده که بچه ها مدرسه تحمل میکنن و عملا بیشتر وقتشون اونجاتلف میشه

ساراازکرمانشاه دوشنبه 3 تیر 1392 ساعت 20:12 http://dokhtarechagh.mihanblog.com

به سلامتیه اون رفیقی که مجازیه اما یه جوری واست سنگ صبوره
که همه رفیقای واقعیت به گرد پاش نمیرسن !!

سلام دوست عزیزم که همیشه با وفا هستی ممنون از اینهمه معرفت

مهربانو دوشنبه 3 تیر 1392 ساعت 21:29 http://baranbahari52.blogfa.com/

وااای زهرا جان منم یه دغدغه ی بزرگ بود برام .. امسال مهردخت میره اول دبیرستان و واقعا" انتخاب مدرسه شده بود موجب اعصاب خوردی من .. خلاصه همه چیز به خوبی حل شد ..

سلام مهربانو عزیز خوشحالم که مشکل مدرسه مهر دخت عزیز به خوشی وخوبی حل شده من که سخت درگیریم

سارا دوشنبه 3 تیر 1392 ساعت 22:46 http://hametalasham.blogfa.com/

سلام
به سلامتی
پسرمنم می خواد بره مدرسه
تهش همون مدرسه ثبت نامش می کنیو پول سرویسو براش معلم می گیری تازه نظارت خودت و دلواپسی کمترو هم داری برای رفت وآمدش
زهرا جون تو خودت هم مهمی میشه خودتو فراموش نکنی و تا یه مدت طولانی شاداب و پر انرژی و جوون بمونی؟ اینم غصه است برای خودت ردیف کردی خب !!!!!
تولدش مباااااارکههههههههههههه
عیدت مبااااارک عزیزم

یه مامان مهربون سه‌شنبه 4 تیر 1392 ساعت 08:26

امیدوارم اوضاع اونجوری که میخوای پیش بره .

مینا سه‌شنبه 4 تیر 1392 ساعت 16:58

زهرا جون ای میل من هنوز درست نشده -وگرنه برات ادرس می نوشتم - پست هات هر چند روز به روز کوتاهتر میشن و ما از دوری تو دلتنگ تر - ولی خدا رو شکر نشون میده که اوضاع روبه راهه و حرفی برای گفتن نیست .راجع به مدرسه بچه ها هم بگم حتی اگه مدرسه ای بذاری که تو کلاسش سه -چهار تا شاگرد باشن بازم بچه ها باید تو خونه خیلی کار کنن - به امید هیچ معلم ومدرسه ای نباش .البته با عرض معذرت از دوستان فرهنگی ات- کافیه موقع درس معلم - یه لحظه حواس بچه ها پرت بشه - کل مطلب از دستشون در میره - دیگه تا اخر ساعت از ترس تنبیه صداشون در نمیاد ولی باور کن که نفهمیده اند که معلم چی گفته.هم خودت هم بچه ها این روزها رو بیشتر کتاب بخونین - نمی دونم کتابخونه نزدیک خونه جدیدت هست یا نه.

سلام مینای عزیزم دیروز رفته بودم ثبت نام پسر بزرگم همین مسئله که چرا بچه تو مدرسه یاد نمیگیرن رو و درس عربی پسر کوچکم گفتم مسئولی که باهاش حرف میزدم پیرمردی بود میگفت متاسفانه بخاطر مسائل اقتصادی واجتماعی که وجود داره معلم ها هم سر کلاس اونطوری که باید کار نمیکنن بهرحال مجبور شدم 8 میلیون برای پیش دانشگاهی پسر بزرگم بدم فکر کنم مجبور شم شیرین عسل بفرستم مدرسه دولتی که البته اطراف خونه ما نیست توکل بخدا مطلب برای نوشتن زیاد دارم ولی تو اداره فرصت ندارم و تو خونه هم که اینترنت ندارم سعی میکنم بیشتر از اوضاع احوالم بنویسم باز هم از محبتی که داری ممنوعم

royabanoo شنبه 8 تیر 1392 ساعت 14:38

AZ tarafe manam tavalodeaho tabrik begoo.tavalode man ye rooz BA pesaret fargh mikone

سلام رویاجان متشکرم من هم تولدت تبریک میگم با تاخیر امیدوارم همیشه خوب وخوش باشی و عمر طولانی همراه با عزت وخوشی وخوشبختی داشته باشی

سارا شنبه 8 تیر 1392 ساعت 20:15 http://mane54.blogfa.com

دغدغه های مشترک داریم خدا کنه نتیجه تلاش و حساسیت هامون خوب باشه

سلام سارای عزیزم انشااله خدا خودش بهمون کمک میکنه و بچه هامون در زندگی موفق میشن و باعث خوشحالی ما میشن بهترین ها رو برای خودت و بچه های نازنینت ارزو میکنم

ساراازکرمانشاه یکشنبه 9 تیر 1392 ساعت 17:52

دل !
این کلمه بی نقطه
گاهی تنگ میشود
تاحدیک نقطه ...

سلام -دلتنگت پست جدیدتم -بنویس خانم گل

سلام سارا جون متشکرم از محبتی که داری چشم اگر تونستم چون عازم سفرم و درگیر مشکل اب دادن دستشویی ما به همسایه پایین

عسل نصیری سه‌شنبه 11 تیر 1392 ساعت 23:53

سلام زهرا خانوم گل حالتون چطوره دلم براتون تنگ شده بود گل پسرمنم هنوز ثبت نام نکرده ونمیدونم کجا هم ثبت نامش کنم خداسایه تونو بالا سر پسراتون حفظ کنه واونا روهم برای شما

سلام خوبم دل به دل راه داره نگرانت بودم انشااله هرچی خیره برای گل پسرت پیش بیاد و یک مدرسه خوب بره خدا همه پدر ومادر ها رو برای بچه ها نگه داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد