هزاران زن مثل من
هزاران زن مثل من

هزاران زن مثل من

خانوادگی

از دست این بچه ها

سلام،دیروز بکی تز همکارام که مدت چند سال  هم مسید بودیم وتو سرویس وگاهی هر کدام ماشین میبردم با هم  بودیم بهم زنگ زد کلی خوشحال شدم..چنو لتد هم که رفتم  فرثت نکرده بودم برم پیشش .یک کم احوال پرسی وخوس وبس کردیم .گفت ببخشید دخترم دیروز اشتباهی تهدادی عکس تو تلگرام برای شما فرستاده . وخیلی ناراحته دبشب تا صبح خوابس نبرده و تا کید داشت که عکسها رو پاک کنم .بهس گفتم من بخاطر اینکه گوشیمم 1 خوره زمین دیگه نمی توانم از دوتا سیم کارتم استفاده کنم ور نتیجه تلگرامم روی خط رایتام ریختم و تلگرام حط 912 من فطع و عکسی برام نرسیده .گفن پس لخاطر همبمه چند بار برات پیام دادم .جوابی ندادی .بازم ناکید د است که اگد عکسها دو وریافت گردم حذف کنم .نمبدونم .چطور این اتفاق افتاده گوسی دوستم دست دخترش بوده .بهر حال مادر کلی شر منده  وناراحت بود.

حالا از پسر خودم بگم .حتی کارهای  مربوط به خودش رو هم انجام نمیده .دیروز برام پیامک اومو که نمی توانه این ترم ثبت نام کنه. بهش میگم برو تو سایت  اون بخش که گفتن ببین چرا این پیام فرستادن میگه اصلا مهم نیست . اعصاب من خورد نکن  فردا امتحان دارم .لب تاب من هم برای برنامه نویسی درسهاش برداشته مبگه کامییوترم جواب نمیده براب درست کردنش هم از چند میلیون حرفرنیزنه. چیزی نکفتم رفتم خونه مادرم  رفتم سابت دانشگاه دیدم یه اطلاعیه  راجع به معافیتدسربازی که باید برن  نامه بگیرن برن  پلیس باضافه ده وجوابش بربن ساختمان مرکز توقلهک  قبلا تو اذر ماه هم اطلاعیه داده بودن واین پسر بی خیال من دیده همکلاسی هاش مقرن نامه میگیرن والی اهمیت نداده. امروزمم  که امتحان داشت ستعت یک رفت زودم برگشت مهعلوم سد امتحان سا عت 4 .عصر گفت بخش اداری تعطیل بوده .بعدس میگه مامان خودت برو .نمبدونم  از دستش چکار کنم فردا برم ببینم چی میسه لمن مید ن یا نه. گویا اون پیامک ربطی به این مسله هم نداره وبرای دانشجو هایی هم که  کار مربوط به معا فیت کامل اکجاپ دادن فرستادن.شاید مربوط به تسویه مالی باشه تو  بخش معاونت دانشجویی هم که تو پیامک اومده بود رفتم خبری نبود. این هم از پیام رسانی دانشگاه.بارسال دوستم که پسرش دانشگاه دولتی قبول شده بود گفت  که خود دانشگاه کارهای معافیت انجام داده واینها کاری نداستن فقط شوهرش چون نگران بوده( چون پسر اون هم  بکسال بعد  ازدیپلم رفته بود دانشگاه) پیگیری کرده بود  .نمیدونم من نمی توانم یه چنود روز ارامش داسته باشم.

روزگار من

سلام دوستان خوبم. تقریبا اوضاعم روبراهه. خونه ای اجاره ایی رو هم صاحب خونه اجاره داد.ولی  تاخیر تحویلش اخر برج هست البته امروز دختر صاحب حونه زنگ زد که  فردا مستاجر جدید پولش اماده ای بریم بگیرم وخونه رو تحویل بدیم.خدا بخیر کنه اگر با من بود به اینها اجاره نمیدادم ادمهای جالبی نبودن. البته خود خانمی که میخواست اجاره کنه بد بنظر نم امد ولی دوستش اصلا جالب نبود . روزی که اومدن خونه روببینن گفت پوامون حاضره ولی بعدا  ده میلون داد وگفت اخر ماه  میدم و میایم.خاطر همین  دورغ گفتن یک کم نگرانم البته گفتم چک تضپینی بیا ن اگر نیارن کلید نمیدم اگرم چک  شخصی خواستن میگم باهام بیان بانک وقتی نفد شد کلید بهشون مبدم.  

 پسرها هم مشغول امتحان  هستن . با همون ازار واذیت همیشگی البته  یه کم کمتر  البته من خیلی کم تحمل شوم. احستس میکنم نیاز به یه مسافرت دارم .امتحان بچه ها تمام  شد سعی میکنم یه سفر برم.

هنوز برای خونه  مبل هم نخریدم پولل پیش خونه روبگیرم   قرض هام بدم اگر چیزی موند وسایلی که لازم دارم بخرم ..

باید یه کلاس ورزش برم .دیروز استاد کلاس ورزش پسرم دعوت کر ده بود یه همایش  راجع به دنیای مجازی و کلاسهای ذهن  که داره صحبت میکرد. علاقمند شدم یه دوره برم . تحمل زیاد خونه موندن ندارم .هفته پیش همر اه دختر خواهرم میرفتم  .رانندگی کنه   چون تازه رانندگی مبکنه میترسه تنها بره   فعلا ماشینش شون صدا میداد قرار شد بدن درست کنن تا دوباره بریم تمرین. این هم از اوضاع این روزهای من