ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام دوستان عزیز جمعه سالگرد نرفتم چون شوهرم که زنگ نزد و خواهرش هم همچنین من هم گرفتار مریضی مادرم و درست کردن نذری خواهرم بودم چون امسال نمیدونم چرا تقریبا دوستاش هم نتونسته بودن بیان میخواستم برم بهشت زهرا و از اونجا برگردم وشام نرم چون پارسال شوهرم موقع شام اصلا پیش من و بچه هام و خانواده ام نیومد بعد هم که بهش گفتم گفت خانواده ات سر مزار نیومدن پاشوشدن اومدن شام حالا اون بنده خدا ها رفته بودن ختم جای دیگه و به اصرار خواهر شوهرم من بهشون زنگ زدم که بیان شام بخاطر همین من هم شام نرفتم فکر میکنم نزدیک حقوقش بوده و روابط با اون خانم خوب بوده دیگه یاد ما نیفتاده برام مهم هم نیست که چی فکر میکنن این ۱۷ سال همش خواستم بهشون بر نخوره همش خودم اذیت کردم حالا که تقریبا همه چیز تمام شده دیگه دلیلی برای خودآزاری بخاطر اونها نمی بینم
دنیای عجیبی شده.
ولی فکر کنم کارت درست بوده.
موفق باشی. تو نمونه ی یک زن موفق و بااراده ای که با افتخار سرشو بالاگرفته و داره زندگی خودشو بچه اشو مدیریت میکنه.
ننگ بر زنهایی که به جای همسری . مادری. زن بودن. لوندی و هرزگی رو پیش میگرند و زندگی ه رو تباه میکنن.
سلام ممنون که نظر دادید و متشکرم از لطفتون
سلام زهرا جان
دارم وبلاگتون رو می خونم البته همیشه نت ندارم واسه همون دیر دیر می یام
فقط یه سوال قبل اینکه رمزو بدم می ششه اسم استانتون رو بگید اخه مطالبن من واقعا می تونه دو تا خانواده رو از هم بپاشونه فقط می خوام اطراف ما نباشید .ممنون یه دوست دور اما صمیمی
سلام شهلای عزیز لطف میکنی میایی و قصه غصهای من میخونی من تهران زندگی میکنم
چقدر خوب که همه چیز داره کم کم ارامش خودش را پیدا می کنه . دیشب خیلی برای روشن شدن تکلیف زندگیت دعا کردم .
واسه مراسم هم خیلی خوب کاری کردی نرفتی بزار خیلی چیزها را متوجه بشن
واقعا سخته بریدن اونم با چنیدین سال زندگی
از نوشته هات اینو فهمیدم که هنوز ته دلت با اون است و نبریدی می توانی وصل بشی یعنی اونو دوست داری
باید یک باز بینی دوباره بکنی و اشکالات را سعی کنی یا حل کنی و یا دور بزنی
سلام متشکرم از نظرت بازبینی رو حق باشماست حتما باید این کار بکنم
سلام .قبول باشه .آخرش روخوب اومدی دلیلی برای خودآزاری بخاطر اونها نمی بینم.آفرین .تصمیم خوبیه .آپم
سلام سارای عزیزم متشکرم دیگه میخوام فقط به خودم وبچه ها و عزیزانی که برام زحمت میکشن مایه بذارم زودمیام دیدنت
زهراجان زمانی که ما به ارامش خودمون بیشتر از هر چیز دیگه ای بها بدیم خیلی خوبه. امیدوارم که شاد باشی.
سلام مهتاب عزیزم ممنونم واقعا ارامش برای انسان از همه چیز مهمتر اگه اون داشته باشی دیگه میتوانی با تما م مشکلات کنار بیایی امیدوارم تو هم بزودی هم ارامش پیدا کنی و هم به شادی برسی
سلام خانومی خدا ثواب بده. کار خوبی کردی . هرچی بهشون زیادی احترام گذاشتیم بسه! باورشون شده پخی هستن.
سلام رویای عزیزم ممنون راست میگی من هر فکر میکنم می بینم تو این زندگی بیش از اون چیزی که باید مایه گذاشتم و شوهرم فکر کرد که مجبت من همیشه داره و دیگه اصلا کارهام بچشمش نمی امد سعی میکنم از این به بعد دنبا ل ارامش و اسایش خودم و بچه هام باشم برات ارزوی سعات وخوشی دارم
زهرا جون سلام.بخشید من ادرس وبلاگم رو عوض کردم. اما یادم رفت که برات بفرستم.
سلام بهار جان ممنون که ادرس جدید برام فرستادی لینک کردم
سلام
خودت باش این هرچند سخته اما می ارزه به لذت های بعدیش...
سلام ممنون سعی میکنم
سلام ایشالا که مشکلاتت حل بشه
کاش یاد بگیریم و به بچه هامون هم یاد بدیم که از همون اول، مثل جمله آخر این پستت زندگی کنن. از همون اول، خودمون رو به خاطر هیچ کس و هیچ چیزی آزار ندیم
سلام همای جان ممنون از نظرت من دارم سعی میکنم بچه ها م طوری بار بیارم که برای خودشون زندگی کنن نه خوش امد دیگران دعا کن موفق شم
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه اتفاقی با وبلاگتون آشنا شدم و دارم با اجازتون وبلاگتون رو می خونم به نظرم آدم خیلی منطقی اومدید فکر می کنم ما جونها باید از شما یاد بگیریم که با توجه به عقل عمل کنیم نه بر مبنی احساسات
سلام مریم عزیز خواهش میکنم عزیزم لطف میکنی وقت میذاری میخونی وممنون از لطفت
سلام عزیزدلم عیدت بخودت وبچه های گلت مبارک
سلام سارا جان عید شما هم مبارک باشه و خوش وخرم باشی
سلام
میدونی بی مقدمه دعوتت میکنم به وبم سر بزنی
تو وب گردیا امروزم اولین قالب سر زنده و شادیه که دیدم
خوشحال میشم نظرت و بدونم
سلام چشم الان میام دیدن وبت